ماشین جوجه کشی دیجیتال

ماشین جوجه کشی دیجیتال و مقالات مرتبط با جوجه کشی

ماشین جوجه کشی دیجیتال

ماشین جوجه کشی دیجیتال و مقالات مرتبط با جوجه کشی

مهمترین دلایل کاهش وزن تخم نطفه دار در دستگاه جوجه کشی

تکامل مسیرهای متابولیسمی جنین با تبخیر آب درون تخم صورت می گیرد و این تبخیر بوسیله کاهش وزن تخم در دستگاه جوجه کشیمشخص می گردد . این عمل هم در شرایط طبیعی و انکوبه شدن تخم بوسیله پرندگان والد و هم در حالت انکوباسیون مصنوعی تخم ها انجام می شود . توزین منظم و دوره ای تخم ها و رسم نمودار کاهش وزن آن ها ، یکی از روش های مهم مورد استفاده در کنترل و نظارت بر تکامل و سلامت جنین ها می باشد .

میزان کاهش وزن قابل قبول تخم از زمان شروع انکوباسیون تا نوک زدن جوجه به پوسته و شکستن آن ، ۱۳ درصد و تا زمان خروج جوجه از تخم ۱۶ درصد است . هر چند این میزان دارای دامنه ای از ۱۱ تا ۱۶ درصد می باشد . میزان کاهش وزن تخم در دوران انکوباسیون ثابت و یکنواخت نبوده و در ابتدا و انتهای دوره انکوباسیون ، مقدار کاهش وزن بیشتر است . رسم نمودار کاهش وزن تخم ها برای مقایسه این میزان با مقادیر توصیه شده در روزهای مختلف انکوباسیون ، بسیار کمک کننده است . با کاهش وزن تخم ، اندازه اتاقک هوایی آن بزرگتر می شود .

کاهش وزن تخم ها بیش از مقدار توصیه شده ، ممکن است نشانگر پایین بودن میزان رطوبت درون دستگاه جوجه کشی باشد . برای افزایش رطوبت ، می توان یک ظرف آب درون دستگاه جوجه کشی قرار داده و یا درون دستگاه را مرطوب کرد . اگر به اقدامات بیشتری نیاز باشد ، پوسته تخم در محل قرارگیری اتاقک هوایی بوسیله چسب سفید رنگ غیر سمی پوشانده شده تا میزان سطح تخم که از آن تبخیر صورت می گیرد ،کاهش یابد .

در صورت بالا بودن میزان رطوبت درون دستگاه جوجه کشی، میزان کاهش وزن تخم کمتر از حد توصیه شده ، خواهد بود که سبب مرگ جنین ها و یا ناهنجاری هایی در آن ها می گردد . عدم کاهش وزن تخم ها به میزان مناسب از طریق اعمالی مانند قرار دادن ژل سیلیکا ( Silica Gel ) در درون دستگاه جوجه کشی به منظور جذب رطوبت اضافی آن ، قابل اصلاح است . در صورت لزوم ممکن است با استفاده از کاغذ سمباده ، پوسته تخم در محل قرارگیری اتاقک هوایی به آرامی سنباده زده شده و یا سوراخ کوچکی در پوسته روی اتاقک هوایی ایجاد شود ( بدون آن که غشاء های پوسته پاره شود ) تا امکان تبخیر آب درون تخم افزایش یابد .  تخم ها جهت بررسی زنده بودن جنین درون آن ها ، بایستی نوردهی و کندل شوند .

آناتومی مرغ

مرغ ها از مهره داران خون گرم هستند که در سیر تکامل از خزندگان منشأ گرفته­ اند. در این مقاله سعی شده است تا با آناتومی مرغ ، اجزای تشکیل دهنده بدن مرغ معرفی نموده و امیدواریم چنانچه قصد پرورش این پرنده را به صورت طبیعی یا با استفاده از دستگاه جوجه کشی داشته باشید مطالب این مقاله باعث شناخت هرچه بیشتر شما با این پرنده و در نتیجه افزایش بهره وری را شامل گردد.

پوشش بدن مرغ
پوشش بدن مرغ از پر، پوست و یک بافت پوششی تشکیل شده است. پرها از پروتئینی به نام کراتین ساخته شده­اند که به حفظ درجه حرارت بدن کمک می­کنند. پرها ۴ تا ۶ درصد وزن بدن پرنده را تشکیل می­دهند.
در آناتومی مرغ رنگ پرها علت ژنتیکی و همچنین هورمون­های جنسی را نمایش می دهد. غده­ی پرین در ناحیه پشتی دم قرار دارد که باعث ترشح ماده مومی روی پرها می­ گردد. پاها توسط فلس پوشیده شده و زردی رنگ پاها بستگی به کاروتنوئید جیره دارد.
پوست مرغ فاقد غدد عرق است و مرغ ها نمی­ توانند عرق کنند.
میزان رنگ پوست به گزانتوفیل ماده غذایی و شدت تخم گذاری بستگی دارد.

استخوان ها
در مرحله بعدی از آناتومی مرغ سراغ اسکلت مرغ رفته که وظیفه نگهداری بدن را بر عهده دارد. استخوان پهن سینه به نام جناغ معروف است. استخوان­ های جمجمه، بازو، سینه، ترقوه و تعدادی از استخوان­ های ستون مهره­ها میان تهی بوده و به سیستم تنفسی متصل می­ شوند و هوا داخل این استخوان­ ها حرکت می ­کند.
بیشتر استخوان­ ها سبک ولی محکم می­ باشند. طیور دارای عضلات قرمز و سفید می ­باشند. در طیور عضلات پاها تیره­ تر است زیرا هنگام ایستادن بر روی آن­ ها فشار وارد می ­شود.

آناتومی مرغ

دستگاه تنفس
دستگاه تنفس پرندگان از حفره­های بینی، حنجره،نای، جمجمه صوتی، برونش، ریه­ها و کیسه­های هوایی تشکیل شده است. مرغ ها چهار جفت کیسه هوایی دارند و یک کیسه هوایی منفرد. ریه مسئول اصلی تنفس است و میزان تنفس توسط خون تنظیم می­ گردد و با بیشتر شدن دی اکسید کربن خون میزان تنفس افزایش می­ یابد. تعداد سیکل تنفس پرنده در حال استراحت در هر دقیقه ۱۵ تا ۲۵ سیکل است.

دستگاه گوارش
مرغ ها لب، کام نرم و گونه ندارند ولی درعوض دارای فک بالایی و پایینی شاخی شکل هستند.
با آناتومی مرغ متوجه این نکته خواهید شد که فک بالا به جمجمه متصل شده و فک پایین متحرک است. پرنده هنگام نوشیدن آب ابتدا آب را در دهان خود جمع کرده بعد با بالا بردن سر خود باعث عبور آن به مری می ­شود. دو فک پرنده را منقار می ­گویند. زبان خنجری شکل طیور سطح پشتی خشن دارد و از این طریق به عبور غذا از طریق مری کمک می­ کند. عبور غذا از دهان خیلی سریع است.

مری
مسیر لوله مانندی است که از طریق آن ذرات غذا از انتهای دهان تا پیش معده منتقل می­ گردد.

چینه دان
پیش از آن که غذا از مری وارد حفره بدن گردد وارد چینه دان می­ گردد. در این مکان عملیات هضمی ناچیزی صورت می­ گیرد.

پیش معده
بزرگ شدن مری بلافاصله قبل از اتصال به سنگدان را پیش معده می­ گویند و توسط غدد آن اسید کلریدریک و آنزیم­ هایی ترشح می­ گردد و غذا سریعا از این مکان عبور می­ کند.

سنگدان
همان معده عضلانی است و دارای دو جفت عضله قوی است و مخاط بسیار ضخیمی دارد و هنگام ورود غذا منقبض می ­گردد.

روده کوچک
طول آن حدود ۵/۱ متر است. قسمت اول آن دوازدهه است و داخل دوازدهه لوزالمعده قرار دارد. آنزیم­های لوزالمعده حاوی آمیلاز، لیپاز و تریپسین است.

روده کور (سکوم)
بین روده کوچک و روده بزرگ قرار دارد و عمل هضم اندکی دارد و مقدار ناچیزی آب جذب می­ کند و مقداری فعالیت­ های باکتریایی نیز در آن صورت می­ گیرد.

روده بزرگ
در مرغ بالغ ۱۰ سانتی متر طول دارد و قطر آن دو برابر روده باریک است و تا کلواک ختم می­گردد. روده بزرگ محل جذب آب است.

کلواک
ناحیه پیازی شکل است و مجرای مشترک خروج ادرار و مدفوع (دستگاه تولید مثل) است.

مخرج
بعد از کلواک قرار دارد و اندازه آن بستگی به تولید یا عدم تولید تخم مرغ دارد.

دستگاه ادراری
شامل دو کلیه و هر کلیه یک میزنای دارد. قسمت اصلی ادرار پرندگان اسید اوریک است که در کلواک با مدفوع مخلوط شده و ماده سفید خمیری شکل را می­ سازد.

فشار خون مرغ ۱۴۰-۱۶۰ میلی متر جیوه و فشار خون خروس ۱۸۰-۱۹۵ میلی متر جیوه است.

آناتومی مرغ

هفت موقعیت خطرناک جنین در تخم با خروج از دستگاه جوجه کشی

حالت اول : در این حالت ، سر جنین بین پاها قرار دارد . اگر چه این وضعیت در ابتدای دوره جوجه کشی طبیعی است ، اما در مقطع پایانی دوره ، جنین سر خود را بالا آورده و آن را در زیر بال راست قرار می دهد . این نوع حالت قرارگیری غیرطبیعی جنین همیشه کشنده است . این حالت با بالا بودن دمای دستگاه جوجه کشی بیش از میزان طبیعی در ارتباط است .

حالت دوم : در این حالت ، سر جنین در محل انتهای کوچک تخم قرار گرفته است . این وضعیت در پنجاه درصد موارد کشنده است . کمک به جنین ها در زمان خروج از تخم ، میزان جوجه در آوری را افزایش می دهد .

حالت سوم : در این حالت ، جنین سر خود را به جای بال راست ، در زیر بال چپ قرار داده است . قرار گرفتن جنین در چنین حالتی تقریبا همیشه مرگ آور بوده و این حالت با سوء تغذیه در مرغان مادر در ارتباط است . دمای بالای دستگاه جوجه کشی یا چرخش نامناسب تخم ها در طی دوره جوجه کشی نیز در ایجاد این حالت نقش دارند .

حالت چهارم :  در این حالت ، بدن جنین در حول محور طولی تخم می چرخد و در نتیجه سر جنین از اتاقک هوایی تخم دور شده و در ناحیه جانبی تخم قرار می گیرد . چون نوک جوجه از اتاقک هوایی تخم دور است لذا مرحله انتقال به شکل تنفسی ریوی انجام نشده و در صورت عدم کمک به جوجه برای خارج شدن از تخم ، قرار گرفتن در این حالت اغلب کشنده است .

حالت پنجم :  این حالت زمانی روی می دهد که پاها در بالای سر قرار گرفته اند . به علت قرار گرفتن جنین در چنین حالتی ، پاها امکان لگد زدن (Kick) به محل مناسبی از پوسته تخم را نداشته و در نتیجه جوجه ، بدون قدرت پاها ، توانایی شکستن پوسته و خروج از تخم را نخواهد داشت . در این حالت نیز بدون کمک خارجی ، قرارگیری غیرطبیعی جنین منجر به مرگ آن می شود .

حالت ششم : در این حالت ، سر جنین به جای قرار گرفتن زیر بال راست ، روی آن قرار دارد ، این شکل قرارگیری جنین هر چند غیرطبیعی بوده و با مشکل همراه است ، اما امکان تفریخ و خروج جوجه از تخم وجود دارد .

حالت هفتم : این حالت زمانی روی میدهد که جنین کوچک بوده و یا شکل تخم کروی باشد . در چنین حالتی جنین برخلاف جهت قرار گیری طبیعی و به صورت عرضی در درون تخم قرار داشته و سر آن مجاور اتاقک هوایی تخم است . قرار گرفتن جنین در چنین حالتی نیز اغلب مرگ آور است .

اثرات وزن مرغ مادر در جوجه درآوری

مدیریت تولید تخم مرغ می تواند قابلیت زنده ماندن جنین را تغییر دهد. قبل از همه، زیادی مصرف غذا در هنگام بلوغ مانع از توسعه طبیعی مکانیسم های کنترلی تعداد فولیکول های زرد بزرگ می شود و در نتیجه فولیکول های کوچک و توسعه نیافته (میلیمتر ۱>) در سطح تخمدان قادرند، به پیام هورمون لوتئین کننده از طریق تولید استروژن، پاسخ دهند. بنابراین زیادی مصرف غذا به وسیله تولید جنین های ضعیف می تواند قابلیت زنده ماندن جنسن را کاهش دهد. همچنین باعث تغییر در سیکل طبیعی تغییرات غلظت هورمون های لوتئین کننده (LH) و تحریک کننده فولیکول (FSH) می شود و در نتیجه تخمک بعد از باروری قابلیت بسیاری کمی برای رشد و نمو دارد.

وزن بالای مرغ های مادر، میزان باروری و تولید تخم مرغ های بارور را کاهش می دهد. کاهش تولید جوجه که ناشی از کاهش تولید تخم مرغ، کاهش باروری، کاهش جوجه در آوری تخم مرغ های باروز و در نهایت کاهش قابلیت زنده ماندن جنین در دستگاه جوجه کشی است، می تواند  نتیجه تغذیه بیش از اندازه مرغ های مادر باشد. مجرای تخم در مرغ ها، میزبان اسپرم خروس ها است که به طور طبیعی در لوله های ذخیره اسپرم موجود درد دیواره مجرای تخم، ذخیره می شوند. مدت بارور شدن تخم مرغ ها (به وسیله تعیین باروری در تخم مرغ های متوالی) در شرایط تغذیه بیش از حد کاهش می یابد. ما دریافتیم که قابلیت زنده ماندن اسپرم در برخی سویه هاو در هنگام زیادی مصرف غذا، کاهش می یابد،اما اینکه چطور زنده ماندن اسپرم تحت تاثیر قرار می گیرد و یا آنها جنین های ضعیف تری تولید می کنند، به درستی روشن نیست. استفاده از حداقل دو هفته تغذیه اختیاری بین هفته های ۲۳ و ۳۱، باروری و جوجه در آوری را کاهش داد. سویه پرنده ممکن است یک مورد کلیدی باشد، زیرا باروری بعضی سویه ها تقریباً به هیچ عنوان تحت تاثیر زیادی مصرف غذا قرار نمی گیرد.

نژادهای گوناگون کبک (بخش دوم)

نژادهای گوناگون کبک (بخش دوم)

کبک سیاه

نام دیگر آن کبک «جنگلی سیاه» نام علمی آن Melanoperdix niger است. این گونه در سال ۱۸۲۹م توسط جانورشناس ایرلندی «نیکولاس ویگورز» شناسایی شد. این گونه یکی از کوچک ترین گونه های کبک است و اندازه آن در حدود ۲۷۷ سانتی متر است. خاستگاه آن جنگل های استوایی و دشت های مالزی و برونئی و جزیره سوماترا در جنوب شرق آسیا است. این گونه در سنگاپور نیز وجود داشته اما امروزه در آن یافت نمی شود. کبک سیاه در لیست پرندگان در حال انقراض می باشد. کبک مذکور جزو پرندگان «مونو مورفیک» است یعنی رنگ پرهای نر با رنگ پرهای ماده متفاوت است به طوری که پرنده تر پر و بالی مشکی دارد  منقار آن سیاه رنگ است در حالی که پرنده ماده به رنگ بلوطی تیره با گلو و شکمی مایل به سفید می باشد و از لحاظ اندازه کمی پرنده نر کوچک تر است، به همین علت تعیین جنسیت آن به راحتی صورت می گیرد. پرنده ماده معمولاً در هر بار ۵ تا ۶ تخم می گذارد.

کبک جنگل روبیهو

نام علمی آن Xenoperdix obscurata است. این گونه در سال ۲۰۰۵م توسط دو تن از طبیعی دانان به نام های «ریوری بووی» و «جان فیجسا» شناسایی گردید. خاستگاه آن جنگل روبیهو در کشور تانزانیا است. اندازه آن در حدود ۲۹۹ سانتیمتر است. پر و بال آن در ناحیه پشت تا دمگاه به رنگ بلوطی بوده و منقار و زیر گلو آن به رنگ سرخ است و سینه و شکم آن به رنگ سفید با لکه های مشکی و پاها زرد رنگ است. در حال حاضر این پرنده جزو پرندگان در حال انقراض به شمار می رود.

کبک شکم بلوطی

کبک شکم بلوطی

نام علمی آن Arborophila javanica است. این گونه در سال ۱۷۸۹م توسط طبیعی دان و گیاه شناس آلمانی «جان فردریک جملین» شناسایی گردید. نام های دیگر آن «کبک تپه ای شکم بلوطی» و «کبک تپه ای جاوه» می باشد. کبک کوچکی که اندازه آن در حدود ۲۸۸ سانتیمتر است. رنگ تاج و پس سر پرنده قهوه ای و پاها قرمز و سینه خاکستری و بالها قهوه ای و رنگ پوست صورت سرخ رنگ و ماسک و گلو و منقار به رنگ سیاه است. شکم به رنگ قهوه ای و در وسط به رنگ سفید است. هر دو جنس نر و ماده به هم شبیه هستند. پرندگان نابالغ دارای صورتی متمایل به سفید بوده و منقار به رنگ قهوه ای سرخ فام است. خاستگاه آن کشور اندونزی است و این گونه در جنگل های کوهستانی شرق و غرب جزیره جاوه پراکنده است و ماده ها معمولاً در فصل تولید مثل چهار تخم می گذارند. این گونه جزو گونه های در معرض خطر انقراض قرار دارد.

کبک سی چوان

نام علمی آن Arborophila rufipectus است. این گونه در سال ۱۹۳۲م توسط طبیعی دانی به نام «بولتون» شناسایی گردید. خاستگاه آن فقط کشور  چین است و «سی چوان» نام استانی در مرکز چین است. این کبک جزو خانواده فازیانیده می باشد و گونه آن در معرض خطر انقراض است و امروزه دولت چین تلاش هایی برای حفظ نژاد آن انجام داده و این گونه در پارک طبیعی «لاجونشان» که دارای جنگل های کاج و آب و هوایی معتدل دارد حفاظت می شود.

کبک سینه بلوطی

کبک سینه بلوطی

نام علمی آن Arborophila mandellii است. این گونه در سال ۱۸۷۴م توسط شرق شناس انگلیسی «آلن اوکتاویان هوم» شناسایی گردید. خاستگاه  آن شرق کوه های هیمالیا و شمال براهماپوترا، بوتان، غرب بنگال ( فقط دارچلینگ) و ایالت های سیکیم و اروناچال پرادش در شمال شرق هندوستان و نپال و جنوب شرق تبت می باشد. این گونه با رنگ سینه بلوطی و رنگ خاکستری شکم مشخص می شود و شبیه کبک سینه قهوه ای است و تنها از لحاظ رنگ سر و سینه با آن اندکی تفاوت دارد. این گونه در معرض خطر است و تعداد کلی آن در حدود ده هزار قطعه برآورد می شود و در اثر تخریب جنگل ها امکان کاهش روزافزون این گونه وجود دارد. در حال حاضر سه منطقه حمایت شده برای حفاظت آن در نظر گرفته شده است که یکی از این مناطق پارک ملی «سینگالیا» در شرق بنگال می باشد.

کبک جنگلی یوزونگوا

نام دیگر آن «کبک یوزونگوا» بوده و نام علمی آن Xenoperdix udzungwensis است. این گونه در سال ۱۹۹۴م توسط طبیعی دانی به نام «جان  فیجسا» شناسایی گردید. خاستگاه آن جنگل یوزونگوا در کشور تانزانیا بوده و به علت شباهت به کبک روبیهو، قبلاً زیرگونه ای از آن شمرده می شد ولی امروزه به عنوان گونه مستقل نام برده می شود. پر و بال آن در ناحیه پشت تا دمگاه به رنگ بلوطی تیره بوده و سر و منقار و زیر گلو آن به رنگ سرخ است و سینه و شکم آن به رنگ سفید با لکه های مشکی و پاها زرد رنگ است. اندازه آن ۲۹ سانتیمتر است. هر دو جنس نر و ماده شبیه به هم هستند. در حال حاضر این پرنده جزو پرندگان در حال انقراض به شمار می رود.

کبک تپه ای

نام علمی آن Arborophila torqueola است. این گونه در سال ۱۸۲۶م توسط طبیعی دان فرانسوی «آشیل والانسینس» شناسایی گردید. خاستگاه آن کشورهای بوتان، چین، هندوستان، میانمار،  نپال و ویتنام است و در جنگل ها و کوهستان های استوایی و نیمه استوایی زندگی می کند. پرنده نر اندکی با پرنده ماده تفاوت دارد به طوری که پرنده نر یک خط نارنجی رنگ بر روی سر داشته و و منقار آن به رنگ مشکی است و دور چشم ها قرمز و پشت چشم لکه ای نارنجی رنگ دارد که این مشخصات در پرنده ماده دیده نمی شود ولی رنگ سایر اجزای بدن در هر دو پرنده نر و ماده مشابه است. کبک تپه ای معمولاً به صورت گله های ده تایی دیده می شود. پرنده ماده در هر بار ۳ تا ۵ تخم می گذارد و به مدت ۲۴ روز بر روی تخم می خوابد.

کبک تپه ای آنام

نام دیگر آن کبک ویتنامی است و نام علمی آن Arborophila merlini است. این گونه در سال ۱۹۲۴م توسط «دلاکور و جابولی» شناسایی گردید. جزو جنس «آربروفیلا» است. برخی این گونه را زیر گونه ای از «کبک سینه صدفی» می دانند. این گونه در جنگل های منطقه آنام در کشور ویتنام زندگی می کند. اندازه بدن آن ۲۹۹ سانتیمتر است و پرنده ماده کمی کوچکتر از پرنده نر می باشد و وزن پرنده نر در حدود ۲۹۰ گرم و وزن پرنده ماده در حدود ۲۵۰ گرم است. این گونه در معرض خطر انقراض قرار دارد و تنها در دو منطقه کوچک در آنام یافت می شود.

کبک طوقی سفید

نام علمی آن Arborophila gingica است. این گونه در سال ۱۷۸۹م توسط طبیعی دان و گیاه شناس آلمانی «جان فردریک جملین» شناسایی گردید. جزو خانواده فازیانیده است. این گونه فقط در  کشور چین یافت می شود و در مناطق حفاظت شده در جنگل های نواحی استوایی و نیمه استوایی وجود دارد و جزو گونه های در معرض خطر انقراض می باشند.

کبک تایوان

نام علمی آن Arborophila crudigularis است. این گونه در سال ۱۸۶۴م توسط طبیعی دان انگلیسی «روبرت سوین هو» شناسایی گردید. جزو خانواده فازیانیده است و فقط در کشور تایوان وجود  دارد و در جنگل های حفاظت شده نگهداری می شود و جزو گونه های در معرض انقراض می باشد.

کبک هاینان

نام علمی آن Arborophila ardens است. این گونه در سال ۱۸۹۲م توسط «ستیان» شناسایی گردید. جزو خانواده فازیانیده است و خاستگاه آن جزایر «هاینان» و چین است و در جنگل های  حفاظت شده در مناطق استوایی و نیمه استوایی زندگی می کند و جزو نژادهای در معرض انقراض قرار دارد.

کبک گلو قهوه ای

نام علمی آن Arborophila rufogularis است. این گونه در سال ۱۸۵۰م توسط طبیعی دان انگلیسی «ادوارد بلیت» شناسایی گردید. جزو خانواده فازیانیده می باشد. در کشورهای بنگلادش، بوتان،  چین، هندوستان، لائوس، میانمار، نپال، تایلند و ویتنام دیده می شود. این گونه در جنگل ها و زمین های کم ارتفاع استوایی و نیمه استوایی و همچنین در برخی از جنگل های کوهستانی این مناطق زندگی می کند.

کبک جنگلی کاکلی

نام علمی آن Rollulus rouloul است. این گونه در سال ۱۷۸۶م توسط طبیعی­دان و فیزیک­دان ایتالیایی «جیووانی اسکوپولی» شناسایی گردید. نام دیگر آن «کبک کاکلی»، «کبک جنگلی سبز»،  «کبک جنگلی کاکلی سرخ» است. این گونه تنها عضو جنس «رولولوس» می باشد. کبکی با جثه کوچک است که در مناطق کم ارتفاع بارانی در جنوب برمه، جنوب تایلند، مالزی، جزیره سوماترا و برونئی زندگی می کند. لانه خود را بر روی زمین و لابه لای برگ درختان می سازد و در آن شش تخم سفید رنگ می گذارد که پس از هجده روز جوجه ها از تخم بیرون می آیند. اندازه بدن آن در حدود ۲۵ سانتیمتر است و نرها کمی بزرگتر از ماده ها می باشند. هر دو جنس لکه پوستی سرخ رنگ اطراف چشم را داشته و پاها به رنگ قرمز بوده و فاقد زائده مهمیز مانند می باشند. پرنده نر در قسمت فوقانی بدن به رنگ سبز متالیک و در قسمت پایینی بدن به رنگ آبی است. بالها به رنگ قهوه ای است. سر دارای کاکلی بلند به رنگ سرخ است. پرنده ماده در قسمت فوقانی بدن به رنگ سبز روشن است و بال ها به رنگ خاکستری است و کاکل ندارد. منقار در هر دو پرنده نر و ماده به رنگ تیره است. این پرنده هنگامی که احساس خطر کند ترجیح می دهد بدود و در صورت لزوم می تواند مسافت کوتاهی پرواز کند. امروزه به علت از بین رفتن سریع جنگل ها، این گونه نیز در معرض خطر انقراض قرار دارد.

کبک صخره ای

کبک صخره ای

نام علمی آن Ptilopachus petrosus است. این گونه در سال ۱۷۸۹م توسط طبیعی دان آلمانی «جان فردریک جملین» شناسایی گردید. بزرگی آن در دوران بلوغ به ۳۳۳ سانتیمتر می رسد نرها کمی از ماده ها بزرگ تر و شبیه به هم هستند. از لحاظ سر و گردن شبیه به کبک ایرانی هستند. خاستگاه آن در وسط آفریقا از ساحل غربی تا کنیا است. این گونه تنها عضو جنس «پتیلوباخوس» می باشد. این گونه در زبان انگلیسی با گونه کبک کوهی تشابه اسمی دارد و هنگام ترجمه نام آن به زبان های آلمانی و هلندی و فرانسوی ممکن است که بین این دو گونه خلط شود. اندازه بدن آن بین ۲۰ تا ۲۵ سانتیمتر است. بالاتنه هر دو جنس نر و ماده به رنگ قهوه ای شکلاتی است و سر و گردن و سینه پرنده به رنگ قهوه ای است در پرنده نر سینه و شکم به رنگ کرم پرتقالی و در پرنده ماده به رنگ کرم روشن است. رنگ پوسته تخم صورتی روشن است و پرنده نر در خوابیدن روی تخم و نگهداری از جوجه ها نقشی مهم و اساسی دارد. در سال ۲۰۰۰م این گونه به ایالات متحده آمریکا و اروپا وارد شد تا در باغ وحش ها و باغ پرندگان به نمایش درآید. این گونه در لیست پرندگان در معرض خطر انقراض قرار دارد.

کبک گونه سفید

نام علمی آن Arborophila atrogularis است. این گونه در سال ۱۸۵۰م توسط طبیعی دان انگلیسی «ادوارد بلیت» شناسایی گردید. جزو خانواده «فازیانیده» می باشد. این گونه در کشورهای  بنگلادش، هندوستان و چین وجود دارد و در جنگل ها و کوهستان های مناطق استوایی و نیمه استوایی زندگی می کند و گونه آن در معرض خطر انقراض می باشد.

کبک تپه ای صورت سفید

نام علمی آن Arborophila orientalis است. این گونه در سال ۱۸۲۱م توسط طبیعی دان و فیزیک دان آمریکایی «توماس هورسفیلد» شناسایی گردید. جزو خانواده فازیانیده می باشد. این گونه  فقط در کشور اندونزی وجود دارد و در جنگل های استوایی و نیمه استوایی آن کشور زندگی می کند و جزو گونه های در معرض خطر انقراض می باشد.

کبک پشت صاف

نام علمی آن Arborophila brunneopectus است. این گونه در سال ۱۸۵۵م توسط طبیعی دان انگلیسی «ادوارد بلیت» شناسایی گردید. جزو خانواده فازیانیده می باشد. خاستگاه آن کشورهای  کامبوج، چین، لائوس، میانمار، تایلند و ویتنام است و در زمین های کم ارتفاع و جنگل های مناطق استوایی و نیمه استوایی زندگی می کند.

کبک گردن پرتقالی

نام علمی آن Arborophila davidi است. این گونه در سال ۱۹۲۷م توسط شرق شناس آمریکایی «جان تئودور دلاکور» شناسایی گردید. جزو خانواده فازیانیده است و در شرق کامبوج و در جنوب  ویتنام و در طول مرزهای بین کامبوج و ویتنام زندگی می کند. زیستگاه آن جنگل های استوایی و نیمه استوایی است و جزو نژادهای در معرض خطر انقراض می باشد.

کبک سر بلوطی

نام علمی آن Arborophila cambodiana است. این گونه در سال ۱۹۲۸م توسط «دلاکور و جابولی» شناسایی گردید. جزو خانواده «فازیانیده» است و خاستگاه آن کشورهای کامبوج و تایلند است  و در جنگل های استوایی و نیمه استوایی کم ارتفاع و همچنین در جنگل های استوایی کوهستانی زندگی می کند.

کبک سینه سرخ

نام علمی آن Arborophila hyperythra است. این گونه در سال ۱۸۷۹م توسط جانور شناس انگلیسی «ریچارد شارپ» شناسایی گردید. جزو خانواده «فازیانیده» است و خاستگاه آن کشورهای  مالزی و اندونزی است و در جنگل های استوایی و نیمه استوایی کم ارتفاع و همچنین در جنگل های استوایی کوهستانی زندگی می کند.

کبک منقار سرخ

نام علمی آن Arborophila rubrirostris است. این گونه در سال ۱۸۷۹م توسط جانور شناس ایتالیایی «توماس سالوادوری» شناسایی گردید. جزو خانواده فازیانیده است. فقط در کشور اندونزی  وجود دارد و در جنگل های استوایی زندگی می کند.

کبک طوقی بلوطی

نام علمی آن Arborophila charltonii است. این گونه در سال ۱۸۴۵م توسط طبیعی دان انگلیسی «توماس کمپل ایتون» شناسایی گردید. این گونه در جنگل های کم ارتفاع استوایی در کشورهای  اندونزی، مالزی، میانمار، تایلند و ویتنام زندگی می کند. این گونه در معرض خطر انقراض می باشد.

کبک سینه صدفی

نام علمی آن Arborophila chloropus است. این گونه در سال ۱۸۵۹م توسط جانور شناس انگلیسی «ادوارد بلیت» شناسایی گردید. این گونه در کشورهای کامبوج، چین، لائوس، میانمار، تایلند و  ویتنام وجود دارد.

کبک تپه­ ای سینه خاکستری

نام علمی آن Arborophila sumatrana است. این گونه در سال ۱۸۹۱م توسط جانور شناس انگلیسی «ویلیام اوگیل وی گرانت» شناسایی گردید. این گونه در جنگل ها و کوهستان های استوایی و  نیمه استوایی در مالزی و اندونزی زندگی می کند.

کبک بامبوی چینی

کبک چینی

نام علمی آن Bambusicola thoracicus است. این گونه در سال ۱۸۱۵م توسط طبیعی دان هلندی «کونراد جاکوب تیمینک» شناسایی  گردید. این گونه جثه ای کوچک دارد و خاستگاه آن شرق سرزمین چین و تایوان است و اخیراً با موفقیت وارد ژاپن شده است. این گونه به همراه گونه «کبک بامبوی کوهستان» جزو جنس «بامبوسیکولا» می باشد. کبک بامبوی چینی از سایر گونه های کبک کوچک تر است و پرنده نر کمی بزرگ تر از پرنده ماده می باشد. سینه و پشت پرنده به رنگ سیاه و بلوطی و کرمی رنگ است و لکه های سیاهی بر روی بال ها دارد. صورت و گلوی پرنده به رنگ قهوه ای بوده و بالای چشم ها به رنگ خاکستری است. این گونه در جنگل های گرم و مرطوب و در اطراف چمنزارها زندگی می کند و بر خلاف نامش ارتباطی به بامبو ندارد. این گونه تا مدت ها در سرزمین چین نگهداری می شد تا این که عاقبت در سال ۱۹۱۹م به کشور ژاپن راه یافت و بعد از آن وارد جزایر هاوایی شد. نسل این گونه کبک در جزیره هنگ کنگ کاملاً منقرض شد و تلاش های انجام شده در راستای احیای مجدد آن در جزیره نتیجه زیادی در بر نداشته است.

کبک فری جینوس

نام علمی آن Caloperdix oculeus است. این گونه در سال ۱۸۱۵م توسط جانور شناسی هلندی «کونراد جاکوب تیمینک» شناسایی گردید.  این گونه جزو جنس کالوپردیکس است و در جنگل های استوایی و نیمه استوایی کشورهای اندونزی، مالزی، میانمار و تایلند زندگی می کند. این گونه در معرض خطر انقراض قرار دارد.

کبک سر زرشکی

نام علمی آن Haematortyx sanguiniceps است. این گونه در سال ۱۸۷۹م توسط جانور شناس انگلیسی «ریچارد شارپ» شناسایی گردید. این گونه در جنگل های استوایی و نیمه استوایی مالزی  و اندونزی زندگی می کند.

کبک بامبوی کوهستان

نام علمی آن Bambusicola fytchii است. این گونه در سال ۱۸۷۱م توسط جانور شناس انگلیسی «جان اندرسون» شناسایی گردید. این گونه در کشورهای بنگلادش، چین، هند، میانمار، تایلند و  ویتنام وجود دارد.

کبک دری

کبک دری

نام علمی آن Tetraogallus caspius است. خاستگاه آن شرق ترکیه، ارمنستان، افغانستان و منطقه وسیعی از دامنه های سلسله جبال البرز در  شمال ایران است. جثه ای بزرگ به رنگ خاکستری نخودی دارد. پرهای پروازش سفید رنگ است و غالباً در مناطق بسیار مرتفع کوهستانی که ارتفاع آن در حدود ۱۸۰۰ تا ۳۰۰۰ متر است، زندگی می کند. اندازه بدن پرنده نر ۵۸ سانتیمتر و پرنده ماده ۵۵ سانتیمتر است. رنگ شکم تیره و در انتها قرمز کمرنگ به نظر می آید. در پهلوها رگه های طولی پهن به رنگ دارچینی دیده می شود که لابه لای آن ها خاکستری است. دو سوم طول شاه پرهای نخستین و ثانوی بال از سمت قاعده سفید رنگ است که هنگام پرواز در زیر بال به صورت نوار پهن و مشخصی دیده می شود. طرح خاص صورتش که شامل نوار چشمی و گلوی سفید، تارک خاکستری و خط خاکستری پررنگ کنار گردن است از فاصله نزدیک قابل مشاهده می­باشد. تفاوت پرنده ماده با نر در این است که در پرنده ماده تضاد نقش و نگار صورت کمتر است ضمناً پرنده ماده کوچک تر، کم رنگ و تاج و گلو نخودی تر است. پرنده نر در پا سیخک یا مهمیز دارد. گونه ای که در جنوب غربی ایران دیده می شود به رنگ خاکستری روشن یا نخودی است. این پرنده بسیار خجالتی و محتاط بوده و نزدیک شدن به آن بسیار دشوار است. از تماشاگر فرار کرده و با احساس خطر بیشتر، به سرعت بالای کوهستان پرواز می کند. به اندازه سایر ماکیان ها اجتماعی نیست و معمولاً جفت جفت دیده می شود.

کبک دری به دو گونه قفقازی (ارمنی) و خزری (مازندرانی) وجود دارد. این پرنده در پرتگاه های با شیب تند، کوهستان های صخره ای و قلل مرتفع با گیاهان اندک و پراکنده، به سر برده و در میان سنگ ها و اغلب در لبه ی صخره های مرتفع آشیانه می سازد. در ایران بومی و نسبتاً فراوان است. در سال های اخیر جمعیت آن به شدت کاهش یافته و شکار آن ممنوع است.

کبک دری از پرندگان بومی ایران است، در گذشته این پرنده بسیار زیبای ایرانی نسبتاً فراوان بوده و اما در حال حاضر این پرنده از گونه هایی است که در معرض خطر انقراض نسل قرار دارد. لذا میتوان جهت جلویری از انقراض و حفظ این پرنده نسبت به تکثیر آن به روش مصنوعی و با دستگاه جوجه کشی اقدام کرد. در قدیم در قره داغ به وفور یافت می شد اما امروزه فقط در ارتفاعات بلند کوه های قوشا داغ، هشتسر و غیره یافت می شود. این پرنده در لابه لای صخره ها لانه ساخته و در هر بار ۶ تا ۹۹ تخم می گذارد. رنگ پوسته تخم سبز روشن است.

کبک سه چینی

نام علمی آن Tetraophasis szechenyii است. نام دیگر آن «کبک گلو زرد» است. خاستگاه این کبک منطقه «سی چوان» و «کانزی» در کشور چین است و در کشور هندوستان نیز وجود دارد و در  مناطق کوهستانی و دامنه های صخره ای زندگی می کند.